زرد مثل تهوتوهاي آفريقاي خودم ( طنز)
	 
				 
				
					
	
		
				
					
						
         -(5 نفر) 
					 | 
				 
				
					
						
                                
                                    
                                        
                                        
                                            زرد مثل تهوتوهاي آفريقاي خودم ( طنز) 
                                            
                                                بازدید
                                                1152
                                             
                                            
                                            
                                                گروه:
											کامپيوتر
                                             
                                         
                                     
                                    
                                            بزرگراه فناوري - وارد جلسه مطبوعاتي که شديم همه جا زرد بود. زرد مثل زرد غروب. زرد مثل همه تهوتوهاي آفريقاي خودم. زردي از سروکلهها ميباريد و لبخندهاي زرد ناشي از تبليغات زرد و برخي سؤالات زرد فضا را آکنده کرده بود. جلسه مطبوعاتي در چنين زردابي شروع شد و در همين زردي بينظير به پايان رسيد و فرداي آن زرد بود که بر صفحات اول روزنامهها و هفتهنامهها ميريخت. اين بود گزارش ما از جلسه مطبوعاتي صاحب اين ستون در هفته گذشته. حالا اين شما و اين شوراي تيتر اين هفته:     باغستان: اين اميرحسين نامور هم خيلي الکي شلوغش ميکنه، يکي نيست بهش بگه بالاخره اين چه جور گزارش تبليغاتي بود؟     تجريشي: ميخواد نوآوري بکنه زرد ميزنه به همه جا ميره.     زرگنده : حيف که سايت اينترپل تو ايران فيلتر شده وگرنه اسمش را ميدادم بهعنوان جنايتکار بينالمللي. از بس تو اين ستونش اين و اون را تخريب کرد.     تجريشي: آقا ما بايد بريم بهسمت تهيه سند ملي فناوري اطلاعات، به گفته دبير شوراي عالي فناوري اطلاعات هر کسي توانسته يک سند ملي نوشته، پس چرا ما نتوانيم؟     زرگنده: ما ميتوانيم، ما بايد فعل خواستن را صرف کنيم.     باغستان: مگه تو صرف کردن هم بلدي؟     تجريشي: آره بلده، مگه نديدي تو جلسه مطبوعاتي چقدر ميوه صرف کرد؟     زرگنده: اتفاقا خيلي جلسه خوبي بود، حتي خارجيها هم فهميدهاند در ايران ليسانس خيلي ارزان است.     باغستان: اين ليسانس با اون ليسانسي که تو نگرفتي کلي تفاوت داره، منظورش ليسانس اپراتوري بود.     تجريشي: با اين اپراتورهايي که تو ايران داريم ليسانس براشون خيليه، اگر من بودم سوم راهنمايي هم بهشون نميدادم.     زرگنده: حالا تا آخر سال که 300 سرويس اينترنتي ريختن جلوتون متوجه ميشويد که اين زردها آمدهاند که ببرند.     باغستان: نوش جونشان اگر خوب کار کردند.     تجريشي: آقا اين ماجراي شناسنامهدار شدن سايتها بالاخره چي شد، ما از کجا بايد شناسنامه تهيه کنيم.     زرگنده: من هم اتفاقا ميخوام براي وبلاگم شناسنامه بگيرم.     باغستان: دو تا پست هم تو وبلاگت ننوشتي اونوقت ميخواهي کلي وقت دولت را بگيري.     تجريشي: آقا اگر گرفتيد يک شناسنامه عکسدار هم براي من بگيريد، انتخابات نزديکه.     زرگنده : آهان خوب شد گفتي اين دفعه به کي راي بديم ؟     در اين لحظه آرتور با يک کيک زرد تولد وارد جلسه شد و اين جلسه نيز بدون نتيجه به پايان رسيد.       
                                     
                                 
							
					 | 
				 
				
					| 
						
 
 
	
	
 
					 | 
				 
			
	 
	
				 
	
			 
				
			 |